چشم پوشی از گناه و عنایت به جناب مجتهدی:
آقایان چایچی و بیگدلی نقل کردند:
آقای مجتهدی فرمودند:
در ایام نوجوانی که به مدرسه میرفتم در بین راه به
فقرا کمک میکردم. یک روز که از مدرسه بر میگشتم در بین راه پیرزنی
را دیدم
که مقداری اسباب و اثاثیه در دست دارد او از من خواهش کرد که کمکش
کنم و
اثاثیه را به من داده و از جلو حرکت کرد تا به منزلی رسیدیم، سپس درب
را باز
کرده و وارد خانه شد.
من نیز همراه او داخل شدم، که ناگهان درب بسته شد و با چند دختر جوان
روبرو
شدم، آنها گفتند:.....
ادامه مطلب ...